«وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛[ذاریات/56] من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»
و یا اینکه هیچ چیز خارج از اجازه خداوند انجام نمی شود. و خارج از سلطنت خدا کسی نمی تواند به انسان آسیب برساند.
«وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ
اللَّهِ؛[بقره/102] ولى هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى
زیان برسانند.»
اما اینکه کسی توسط جن کشته شود، مطلب معتبری نیست. و یکی از خرافات جامعه جاهلیت اعراب است:
«پیش از ظهور اسلام عربان می گفتند که بعضى جنها بصورت یک نیمه انسان است و در سفر و تنهائى نمودار می شود و آنرا شق می گفتند. از علقمه بن صفوان بن امیة بن محرب کتانى جد مادرى مروان حکم نقل کردهاند که وى شبى بطلبمالى که در مکه داشت برون رفته بود و به محلى رسید که تاکنون حائط حرمان نام دارد ناگهان یک شق که اوصاف آنرا نیز نقل کرده است بر او نمودار شد و ... و این بنزد عرب مشهور است که علقمة بن صفوان را جن کشته است.»
و مواردی که در تاریخ این گونه ثبت شده است، در واقع نوعی عوام فریبی بوده است. مثل ترور سعد بن عباده، که عده ای او را مزاحم خلافت خود می دیدند و ترورش کردند و با توجه به خرافات رایج در دوران جاهلیت، قتل او را به گردن جن انداختند و مدعی شدند که اجنه او را کشته اند! در تاریخ الکامل، ماجرای بیعت نکردن سعد این گونه بیان شده است که به خوبی انگیزه قتل او، و ترس از عواقب آن روشن است: « مردم هم از هر طرف بر بیعت ابى بکر اقبال و شتاب نمودند. سعد بن عباده بخانه خود رفت و چند روزى ماند ابو بکر هم باو پیغام داد که بیا بیعت کن زیرا مردم بیعت کردهاند. گفت: هرگز بخدا سوگند مگر آنکه شما را هدف کنم و هر چه در ترکش تیر داشته باشم سوى شما اندازم و سر نیزه خود را بخون شما آلوده کنم و شمشیر خود را تا نیرو داشته باشم بر شما مسلط کنم و با شما با تمام خانواده خود و هر که از من پیروى کند نبرد کنم و لو اینکه جن و انس شما را یارى کنند. من با شما بیعت نخواهم کرد تا نزد خداى خود بروم. عمر گفت: ما او را آزاد نمىگذاریم تا بیعت کند. بشیر بن سعد گفت: او لجاج و عناد کرده، با شما بیعت نمىکند تا کشته شود او هم کشته نمىشود مگر افراد خانواده و گروهى از قبیله او کشته شوند»
همچنین در تاریخ ابن خلدون نوشته است: . جمعى از یاران سعد فریاد زدند، که بنگرید مباد سعد را در زیر پاى بکشید. عمر گفت: بکشیدش که خدا او را بکشد. ابو بکر گفت: اى عمر تند مرو، اینجا رفق و مدارا، ما را زودتر به مقصود مىرساند، عمر باز ایستاد.
همین مزاحمت سعد، و هزینه قتل او سبب ترور مخفیانه او، و مقصر دانستن جن در قتلش شد:و در اخبار مورخان آمده است که سعد به شام رفت و تا به هنگام مرگ آنجا بود. و به دست جنها کشته ش

-داعش: القاعده از مسیر جهاد منحرف شده
-بیعت مفتی اعظم سعودی با ولیعهد
-اسرار غیبت امام زمان(عج) در کلام امام رضا(ع)
-بیعت قبیله شمر با مزدوران داعش / تصاویر
-آشنایی با زمینههای صلح امام حسن(ع) از زبان شهید مطهری
-تفسیر بخش دیگری از خطبههای امام سجاد (ع) در شهر شام
-چرا امام حسین(ع) پس از بیوفایی کوفیان به مدینه باز نگشت!؟
-چرا امام علی(ع) هنگام بیعت مردم فرمود: مرا رها کنید و دیگرى را بجویید!
-حضرت فاطمه(س) الگوى امام زمان(ع)
-تجدید بیعت با حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)